اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)

بیُو اِی عُمرِ رَهدِه باز وَرگَرد کِه یادِ عُمرِ رَهدِه خینُمِن خَرد زَمونِه، پَستِ بی وِجدانِ نامَرد مِثالِ اُسییُو پا تا سَرُم اَرد تیَم خیسِه، لُوُم حُشکِه، رُخُم زَرد دِلُم خینِه، تَنُم زَحمِه، سَرُم دَرد مُنُم او مُرغَکِ بی بال و بی پَر مُه مَنزِل بی دَر و دیوار و پِیکَر وِه هَر رَه رَهدُم و زِ اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...ادامه مطلب

آدمی دارد عجب رسمی غریب

در عجب از ما زمین و آسمان

عمرِ ما فارغ ز ایام خوشی

رفت در شک و یقین و در گمان

هر زمان شد چشمِ ما خاموش و کور

آروز یک لحظه دیدن می شود

هر زمان بشکست پایی آن نفس

آرزو یک دم دویدن می شود

هر زمانی نعمتی از دست شد

قدردانِ آن شویم اما چه سود؟

در نبودِ نعمتی بس با بها

تازه می فهمیم آن نعمت چه بود

محمد امین خسروی دهدزی (کیهان) / 7 دی 1395

اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...

در خوابِ غفلت یک نفر نا رفته و بیدار کو؟ مستانِ خودخواهند بس اما یکی هشیار کو؟ جانِ جهان از دیدگان هرگز نمی گردد نهان اما در این بین و میان شایسته ی دیدار کو؟ هنگامِ گفتار و مَثَل قانون شود بحث و جدل اما به هنگامِ عمل قانون کجا؟ هنجار کو؟ اصلِ جهاد و اصلِ دین را جنگ با دشمن نبین با نفسِ کج با آن لعی اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...ادامه مطلب

چه شیرین است روزی که زمستان را بهار آید

خجسته زادروزِ نیک و جان افزای یار آید

تو گویی صبحِ سرما را نسیمِ روحبخش آید

تو گویی شامِ ظلمت را هلالِ آشکار آید

برایت همسرم خواهم به کامت باشد ایامت

بمیرد غم اگر داری، خوشی ها بی شمار آید

مبارک بادت امروز و مبارک باد هر روزت

الهی سالیانِ عمرِ شیرینت هزار آید

محمد امین خسروی دهدزی (کیهان) / 25 دی 1395

اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...

اَر وِه ظاهِر چی کُناری سُوز و آبادُم هَمیشِه کُهِ تَش می دِل مُنُم که صاف واسادُم هَمیشِه می قَفَس یا بی قَفَس چی مُرغَکی بی بال و بی پَر بَندِ دُنیا و تَنِ خُم دَرد و غَم دادُم هَمیشِه از خُدی و از غَریوِه هَرچِه دیدُم دَم نَزِیدُم هَرچِه اَشنیدُم مُه طَعنِه تَنگِ دِل نادُم هَمیشِه مَردُمِ مینِ جَ اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...ادامه مطلب

گر به ظاهر چون کُناری سبز و آبادم همیشه کوهِ آتش در دلم که صاف اِستادم همیشه با قفس یا بی قفس چون مرغکی بی بال و بی پر بندِ دنیا و تنِ خود درد و غم دادم همیشه از خودی و از غریبه هرچه بد دیدم نگفتم طعنه ها را قعرِ قلبِ خویش بنهادم همیشه هرچه مردانِ جهان را می شماری کم نیاید بینِ جمعی من ندانم از چه ن اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...ادامه مطلب

در عجب از حالِ دلِ خویش من هر دم دیوانه تر از پیش من مذهب اگر شد سببِ اختلاف بی ره و بی مذهب و بی کیش من از نظرِ لال و کر و کور دل لال و کر و کور، کم و بیش من کس نه چو من مات و مشوش شده ست خوش شده ام منزلِ تشویش من دردِ جماعت همه از دشمن است خورده ز یاران و عدو نیش من عقل و درایت شده مکر و ریا جاهل اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...ادامه مطلب

بیا ساقی آن می که جامش دل است میی کآن فراتر ز آب و گل است به من ده که فارغ ز خویشم کند برون از هر آیین و کیشم کند میی ده مرا وارهان از هوس میی ده که بس بشکند این قفس میی ده مرا بی منم کن ز من برونم کن از پرده و پَرسِ تن ز شکل و ز صورت مرا کور کن ز تن پروری دور و مهجور کن میی ده که از خویشتن بگذرم مب اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...ادامه مطلب

بسم الله
پس از حدود شش ماه سرودن، تصمیم گرفتم کتاب «پایی که جا ماند» اثر سید ناصر حسینی پور را به نظم در آورم.
در مهر ماه 1396 با کسب اجازه از آقای حسینی پور، این کار را آغاز کرده و با گذشت از تعویق های چند روزه و چند هفته ای بسیار در آذر ماه 1394 به لطف خداوند سرودن این 4996 بیت مثنوی را به پایان رساندم و این کتاب را که «در بند عشق» نام گذاری کردم به جناب آقای حسینی پور تقدیم نمودم.
محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)

اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...

بسم الله
برای نخستین بار زندگی نامه‌ی کورش بزرگ به نظم درآمد.
بنده ی حقیر، به لطف خدا توانستم با مطالعه، مقایسه، بررسی، تحلیل و خلاصه نویسی اسناد و نوشته‌های پیشین، زندگی نامه‌ی این شاه بزرگ را به نظم در آورم.
این کتاب، که «کورش نامه» نام دارد، از تولد و کودکی کورش بزرگ تا فوت وی را به طور کامل شرح می‌دهد.
سرودن این کتاب حدود دو ماه طول کشید و در اردیبهشت 1396 به لطف خداوند به پایان رسید.
محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)

اشعار محمد امین خسروی دهدزی (کیهان)...